blog.description
number-of-posts : 16
post-id: 24623ref: MasihAlinejaddate:time:
این گلریز قهرمان است، دختری که به همراه خانواده‌اش مجبور به ترک وطن شد. اما اکنون عضو مجلس نمایندگان نیوزیلند است تا در جلسه کمیته امور خارجی پارلمان این کشور، سفیر جدید حکومت کودک‌کش را با سوالاتش زیرورو کند. تا به یادش بیاورد آنچه رهبرش و وسپاه تجاوزگر بر سر مردم بیگناه ایران آوردند جنایت علیه بشریت است. نماینده خامنه ای نمی تواند مردم را به خاک و خون بکشد و همزمان از آزادی و تفریح در کشور آزاد لذت ببرد. سفیران سیدعلی هیچ جا در امان نخواهند بود و هر کجا باشند یقه‌شان را ما مردمی که از سرزمینمان آواره کردید می‌گیریم. #بچرخ_تا_بچرخیم #زن_زندگی_آزادی 🌐
post-id: 24624ref: MasihAlinejaddate:time:
سلام مسیح جان توی شیراز ، مجتمع خلیج فارس همچین بیلبوردهایی زدن. ولی کسی اهمیت نمیده و شال سر نمیکنه و از جلوی پلیس ها رد میشن. جمهوری اسلامی داره آخرین نفس‌هاش رو می‌کشه #زن_زندگی_آزادی #بچرخ_تا_بچرخیم 🌐
post-id: 24625ref: MasihAlinejaddate:time:
درود آرامگاه جاویدنام مجیدرضا رهنورد با نگهبان شخصی شبانه روزی! و دوربین حفاظتی ۳۶۰ درجه وزارت اطلاعات و گشت مداوم موتور و ماشین در اطراف بلوک امنیتی این‌ها رو من نمیگم‌ها (هرچند دیدم) خودشون میگن خود همین مامورهای بدبخت و خودفروخته‌ای که شیفت‌های ۱۲ ساعته دارن و در گرمای طاقت‌فرسای مشهد باید بخاطر حضور هر نفر توی بلوک مجیدرضای ما، از رو صندلی بلند بشن و تماااام مدت حضور تک تک آدم ها، گوشی به دست اونجا بایستن حتی بخاطر حضور من که همیشه کنار سنگ قبر پایینی مجیدرضا می‌ایستم؛ تو بلوکی که انقدر ازش می‌ترسن که دیگه حتی تابلو هم نداره و از روی تاریخ وفات قبرها مشخصه که آخرین نفر مجیدرضای ما بوده؛ بالای اون قبر سفید رنگ که برخلاف بقیه قبرها فقط یه اسم و ۲ تا تاریخ روش حک شده ولی همون چند کلمه کافی بود تا همه‌ی دنیا بشناسن اونجا رو اگه نمی‌شناختن، وضعیت این نبود پس این انقلاب ادامه داره به قول توماج، بیچاره‌تون می‌کنیم . ول‌تون نمی‌کنیم که . پهلوانان نمی‌میرند #زن_زندگی_آزادی #مجیدرضا_رهنورد 🌐
post-id: 24626ref: MasihAlinejaddate:time:
پیام شما سلام مسیح عزیز روز پنجشنبه ۱۲ مرداد من آزمون استخدامی دبیری آموزش و پرورش داشتم، محل آزمون هم دانشگاه شریف بود، طبق معمول کیف‌ها و گوشی و وسایل الکترونیکی رو که باید تحویل میدادیم، اما این‌بار دیدم موقع ورود همه رو صف کردن و میگن هرچی خوراکی و آب و ... دارید بریزید اینجا و نمیتونید ببرید داخل، خانمای حراست هم داشتن بچه‌ها رو بازرسی بدنی میکردن! آخه برای یه آزمون مسخره بازرسی بدنی چی بوده، حتی لای موهای بچه‌ها رو هم می‌گشتن. نوبت من که رسید اصلا نتونستم تحمل کنم و عصبانی شدم گفتم به چه حقی به بدنمون دست میزنید این چه کاریه زشته خجالت‌آوره میخندید میگفت چیش زشته؟ گفتم اصلا براتون مهم نیست، گفت به ما چه از سازمان سنجش گفتن، گفتم هرچی بهتون میگن باید انجام بدین؟ گفت مردم ایران جنبه ندارن خوبی هم بهتون نیومده اینجا داریم همه چی بهتون میدیم باز غر میزنید، منم عصبانی شدم و کارت ورود به جلسه رو پاره کردم و گفتم بله مردم جنبه ندارن همینجوری دستور میگیرید و مردم رو می‌کشید و عین خیالتون نیست این چه آزمونیه که اینجور با کثافت‌کاری بدن مردم رو دست‌مالی میکنید. من که حاضر نیستم تو این دولت کثافت کار کنم و حاضر نشدم اون آزمون کثیف رو بدم. اون لحظه چهره‌ی مادر کیان و تمام کشته شده‌ها یادم اومد و نتونستم با این حجم از حقارت کنار بیام. اما همش می‌گم ای کاش بقیه هم حداقل یه حمایت ازم میکردن و با اون خفت و خاری حاضر به بازرسی بدنی نمیشدن #زن_زندگی_آزادی #مبارزه_مدنی 🌐
post-id: 24627ref: MasihAlinejaddate:time:
چشمان انقلاب حامد داوودی، ساکن اصفهان در روز ۴ آبان مصادف با چهلم مهسا امینی در شاهین شهر به خیابان می‌رود و مورد هدف شلیک سرکوبگران قرار می‌گیرد. حامد می‌گوید: «بهم تیراندازی کردن و از همه ساچمه هایی که بهم خورد یکیش رفت تو چشمم و هیچ بیمارستان و مرکز درمانی منو قبول نکردن، و چون تنها زندگی میکردم با همون وضعیت به طور ناشناس تموم مراکز چشم پزشکی اصفان رو رفتم تا بلاخره یه خانوم دلش سوخت و یه پزشک بهم معرفی کرد و شرایط عمل محیا شد که دکتر گفت چشمت باید تخلیه بشه و مدت ده روز طول کشید تا بعد دو تا عمل سنگین، دکترم موفق به خارج کردن ساچمه از چشمم شد، و خوشحال بود از اینکه چشم رو تخلیه نکرد. بعد از اون یه عمل دیگه انجام دادم و روغن سیلیکون تزریق کردم اما هیچ دید و بینایی ندارم.» حامد که برای انقلاب «زن زندگی آزادی» هزینه سنگینی پرداخت کرده معتقد است که تحمل کردن ظلم و ستم، شوم‌ترین دوره حیات یک انسان است و زمانی که تصمیم میگیری به آسانی زیر بار ظلم نروی، بهترین دوره حیاتت آغاز می‌شود. #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی 🌐
post-id: 24628ref: MasihAlinejaddate:time:
سلام مسیح عزیزم این بنر در میدان فردوسی کرمانشاه زده شده هر چرندی به ذهن بیمارشون میاد مینویسن نمیدونن ما زنان همچنان با قدرت و پا برجا بدون روسری موهای پریشان در باد بیرون میریم. #بچرخ_تا_بچرخیم #زن_زندگی_آزادی 🌐
post-id: 24629ref: MasihAlinejaddate:time:
پیام و ویدیوی دریافتی: درود نمایشگاه صنعت ساختمان تهران و... این تبعیض علنی و عینی فقط چیزی جز تحقیر ملت ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی نیست قطعا اعیان و انصار رژیم جمهوری اسلامی، دل در گروه ایران ندارند و بر هر کسی که اندک هوشیاری داشته باشد، پرواضح هست که برای نابودی مُلک و ملت ایران، ماموریت داشته و دارند. در مقابل حکومتی که کشورمان را به گروگان گرفته و کنر به نابودی ایران و ایرانی بسته، می‌ایستیم. #بچرخ_تا_بچرخیم #زن_زندگی_آزادی 🌐
post-id: 24630ref: MasihAlinejaddate:time:
فراموش‌تان نمی‌کنیم.(۱۲۹) مومن زندکریمی، نوجوان ۱۸ ساله،اهل سنندج، در روز ۱۱ آبان ۱۴۰۱، با شلیک گلوله ماموران حکومت کشته شد. مومن زندکریمی، سرباز بود و برای مرخصی آمده بود که در اعتراضات مردمی، در چهارراه گلشن سنندج توسط نیروهای حکومتی از فاصله دو متری و از پشت با سلاح ساچمه‌ای مورد هدف قرار گرفت. ماموران بعد از شلیک به او، مومن را که خونریزی شدید داشت مورد ضرب و شتم قرار دادند و به سر و صورتش لگد زدند. وقتی چند نفر او را با موتور به خانه‌اش رساندند وضع جسمانیش خراب بود و دچار خونریزی داخلی شده بود، او در حین انتقال به بیمارستان توحید و قبل از اینکه به بیمارستان برسد جانش را از دست داد. بعد از کشته‌شدنش، نیروهای حکومتی خانواده را تحت فشار گذاشتند و او را شبانه در روستای «ماچه سفلی» از توابع سنندج، به خاک سپردند. دادخواه خون کشته شدگان هستیم و خانواده جانباختگان را در مسیر دادخواهی همراهی می‌کنیم. مومن، و همه کشته‌شدگان در قلب‌مان زنده هستند و راه‌شان را ادامه می‌دهیم. #مومن_زندکریمی #مهسا_امینی #فراموش_نمی‌کنیم 🌐
post-id: 24631ref: MasihAlinejaddate:time:
post-id: 24632ref: MasihAlinejaddate:time:
post-id: 24633ref: MasihAlinejaddate:time:
post-id: 24634ref: MasihAlinejaddate:time:
نازیلا معروفیان روزنامه نگار زندانی پس از وخامت حال و ناراحتی قلبی صبح امروز از زندان به بیمارستان طالقانی منتقل شد. نازیلا سال گذشته در زندان نیز دچار سکته خفیف قلبی شده بود. حکومت میخواهد از معترضانی و روزنامه‌نگاران و زنانی که حاضر نیستند کوتاه بیایند انتقام بگیرد. عامل ناراحتی نازیلا فشارهای روحی است که در بازجوییها و در زندان به او وارد شده است. مسولان پر از عقده حکومت اجازه آزادی او را حتی پس از وثیقه یک میلیاردی ندادند. خانواده نازیلا را که پس از بازداشت از سقز به تهران آمده بودند با بی احترامی بارها از دادسرای اوین بیرون کردند. جرم نازیلا و همه زنان و مردان شجاع این است که نمیخواهند یک قدم از خواسته‌های انسانی‌شان کوتاه بیایند. حکومت مسول جان آنهاست. ما همه کنار نازیلا و خانواده‌اش می‌ایستیم و صدایش می‌شویم. #زن_زندگی_آزادی 🌐